سوریه و چالشهای نسل جدید در بازسازی
August 9, 2025131 بازدیدهازمان مطالعه: 2 دقیقه

اندازه فونت
16
در آمار اولیهای که وزیر اقتصاد و صنعت سوریه، نضال الشعار، اعلام کرده است، به بیش از 60% رسیدن نرخ بیکاری اشاره دارد، در حالی که 2.7 میلیون جوان خارج از آموزش و کار هستند، این اعداد تنها آمار نیستند، بلکه به یک فاجعه انسانی و اقتصادی اشاره دارند که آینده کل کشور را تهدید میکند، به ویژه در شرایط کمبود منابع و عدم سرمایهگذاریهای بزرگ.
این واقعیت سوالی فوری را مطرح میکند: چگونه میتوان کشوری را که زیرساختهای آن به طور کامل ویران شده و بخشهای تولیدی خود را از دست داده، بازسازی کرد و درصد بالایی از جوانان آن قادر به مشارکت در فرآیند ساخت نیستند؟
2.7 میلیون جوان سوری که آموزش ندیدهاند و هیچ مهارت حرفهای ندارند. در زمانی که باید ستونهای آینده باشند، به باری سنگین بر دوش اقتصاد و جامعه تبدیل شدهاند.
این مشکل نمیتواند با برنامههای آموزشی سنتی حل شود، بلکه نیاز به یک برنامه کامل دارد که شامل:
بازسازی آموزش از طریق ساخت مدارس جدید و آموزش معلمان، با تمرکز بر آموزش فنی و حرفهای.
ایجاد فرصتهای شغلی سریع از طریق پروژههای کاربر در ساخت و ساز و کشاورزی، حتی اگر موقتی باشند.
شراکت گسترده با بخش خصوصی برای تضمین پایداری اشتغال و ارتباط آموزش با نیازهای بازار.
با اینکه الشعار تأکید کرده که دولت قصد خصوصیسازی بخش عمومی را ندارد، بلکه به دنبال شراکت با بخش خصوصی برای بازسازی است. اما سوال این است: چه کسی امروز ریسک سرمایهگذاری در سوریه را بر عهده خواهد گرفت؟ با وجود خوشبینی برخی از کارآفرینان سوری در ترکیه که پروژههای سرمایهگذاری را آغاز کردهاند، چالشهای امنیتی و قانونی هنوز یک مانع بزرگ هستند. و برای جذب سرمایهگذاریها، دولت باید تضمینهایی از جمله:
ثبات سیاسی و امنیتی: زیرا سرمایهگذار در یک محیط ناپایدار ریسک سرمایهگذاری نخواهد کرد.
اصلاح قانونی: قوانین واضحی که از سرمایهگذاران در برابر فساد محافظت کند.
فعالسازی نظارت مردمی و پاسخگویی ضروری است تا از سلامت پروژهها اطمینان حاصل شود.
شناسایی مشکل اولین قدم به سوی حل آن است. اظهارات صریح وزیر اقتصاد و صنعت نشاندهنده نیت جدی دولت در برخورد با بحران است.
چالشهای اصلی که امروز سوریه با آن مواجه است:
تأمین مالی بازسازی و در رأس آن پروژههای زیرساختی.
اصلاح نظام آموزشی و بازگرداندن میلیونها جوان به مدارس یا آموزشهای حرفهای
ایجاد فرصتهای شغلی و این نیازمند دستیابی به ثبات سیاسی و بینالمللی است.
اکنون توپ در زمین دولت و جامعه بینالمللی است. آیا اراده واقعی برای نجات یک نسل کامل از گمشدگی وجود خواهد داشت؟
این واقعیت سوالی فوری را مطرح میکند: چگونه میتوان کشوری را که زیرساختهای آن به طور کامل ویران شده و بخشهای تولیدی خود را از دست داده، بازسازی کرد و درصد بالایی از جوانان آن قادر به مشارکت در فرآیند ساخت نیستند؟
2.7 میلیون جوان سوری که آموزش ندیدهاند و هیچ مهارت حرفهای ندارند. در زمانی که باید ستونهای آینده باشند، به باری سنگین بر دوش اقتصاد و جامعه تبدیل شدهاند.
این مشکل نمیتواند با برنامههای آموزشی سنتی حل شود، بلکه نیاز به یک برنامه کامل دارد که شامل:
بازسازی آموزش از طریق ساخت مدارس جدید و آموزش معلمان، با تمرکز بر آموزش فنی و حرفهای.
ایجاد فرصتهای شغلی سریع از طریق پروژههای کاربر در ساخت و ساز و کشاورزی، حتی اگر موقتی باشند.
شراکت گسترده با بخش خصوصی برای تضمین پایداری اشتغال و ارتباط آموزش با نیازهای بازار.
با اینکه الشعار تأکید کرده که دولت قصد خصوصیسازی بخش عمومی را ندارد، بلکه به دنبال شراکت با بخش خصوصی برای بازسازی است. اما سوال این است: چه کسی امروز ریسک سرمایهگذاری در سوریه را بر عهده خواهد گرفت؟ با وجود خوشبینی برخی از کارآفرینان سوری در ترکیه که پروژههای سرمایهگذاری را آغاز کردهاند، چالشهای امنیتی و قانونی هنوز یک مانع بزرگ هستند. و برای جذب سرمایهگذاریها، دولت باید تضمینهایی از جمله:
ثبات سیاسی و امنیتی: زیرا سرمایهگذار در یک محیط ناپایدار ریسک سرمایهگذاری نخواهد کرد.
اصلاح قانونی: قوانین واضحی که از سرمایهگذاران در برابر فساد محافظت کند.
فعالسازی نظارت مردمی و پاسخگویی ضروری است تا از سلامت پروژهها اطمینان حاصل شود.
شناسایی مشکل اولین قدم به سوی حل آن است. اظهارات صریح وزیر اقتصاد و صنعت نشاندهنده نیت جدی دولت در برخورد با بحران است.
چالشهای اصلی که امروز سوریه با آن مواجه است:
تأمین مالی بازسازی و در رأس آن پروژههای زیرساختی.
اصلاح نظام آموزشی و بازگرداندن میلیونها جوان به مدارس یا آموزشهای حرفهای
ایجاد فرصتهای شغلی و این نیازمند دستیابی به ثبات سیاسی و بینالمللی است.
اکنون توپ در زمین دولت و جامعه بینالمللی است. آیا اراده واقعی برای نجات یک نسل کامل از گمشدگی وجود خواهد داشت؟