نقش دیپلماسی فرانسه در پرونده سوریه مؤثر است با وجود شلوغی
August 10, 202588 بازدیدهازمان مطالعه: 2 دقیقه

اندازه فونت
16
در تلاش برای بازتعریف خود به عنوان یک بازیگر اصلی در پرونده سوریه، فرانسه تلاشهای دیپلماتیک فشردهای برای پر کردن خلأ ناشی از عدم وجود یک استراتژی اروپایی واحد انجام میدهد و از تلاشهای میانجیگری بین طرفهای سوری بهره میبرد که این موضوع از طریق میزبانی اولین دیدار رسمی بین مقامات سوری و اسرائیلی و میانجیگری بین دمشق و "نیروهای دموکراتیک سوریه" (قسد) خلاصه میشود، با وجود اینکه دولت سوریه بعداً از مذاکرات خارج شد.
رویکرد چندوجهی در اینجا مطرح است، به طوری که در محور سیاسی، گفتوگو بین دولت انتقالی و اجزای سوریه پیش برده شده و محور امنیتی با تمرکز بر مبارزه با تروریسم و تثبیت ثبات تقویت شده است، در حالی که محور حقوقی بر اصرار بر درخواست محاکمه مرتکبان نقض حقوق بشر تأکید دارد.
فرانسه در تلاش است تا از روابط تاریخی خود بهرهبرداری کند و "قدرت نرم" فرانسه (زبان، فرهنگ، آموزش) را برای تقویت نفوذ خود و حفظ حضور در شرق مدیترانه از طریق پروندههای سوری و لبنانی به کار گیرد.
چالشهای متعددی بر سر راه دیپلماسی فرانسه وجود دارد که در رأس آن شلوغی منطقهای و رقابت منافع آمریکا، روسیه، ترکیه و ایران و محدودیت توانایی در تحمیل سیاستها بر روی زمین و عدم وجود موضع واحدی از سوی اتحادیه اروپا در قبال سوریه قرار دارد.
پاریس به دیپلماسی نمادین متکی است، مانند حضور در مذاکرات بدون توان واقعی برای تحمیل راهحلها و ترکیب کانالهای رسمی و غیررسمی. همچنین به جغرافیای سیاسی و تقویت نقش فرانسه در شرق عربی توجه دارد.
پاریس ممکن است در بازگرداندن سوریه به صحنه دیپلماسی بینالمللی موفق شده باشد و کانالهای ارتباطی با تمام طرفها را حفظ کرده باشد، اما در واقعیت بر روی زمین به طور محدود به قدرت نرم متکی است در برابر نیروهایی که ابزارهای سخت دارند.
از این رو، توانایی آن در تقویت نفوذ خود از طریق موفقیت در احیای مذاکرات بین دمشق و "قسد" و میزان آمادگی قدرتهای بزرگ (به ویژه ایالات متحده) برای پذیرش میانجیگریاش خلاصه میشود.
علاوه بر این، توانایی ارائه مشوقهای ملموس به طرفهای سوری نیز وجود دارد.
فرانسه همچنان یک بازیگر ثانویه در مقایسه با قدرتهای بزرگ فعال در سوریه است، اما دیپلماسی انعطافپذیر آن فرصتی برای حفظ جای پایی در یکی از پیچیدهترین پروندهها در منطقه به آن میدهد.
رویکرد چندوجهی در اینجا مطرح است، به طوری که در محور سیاسی، گفتوگو بین دولت انتقالی و اجزای سوریه پیش برده شده و محور امنیتی با تمرکز بر مبارزه با تروریسم و تثبیت ثبات تقویت شده است، در حالی که محور حقوقی بر اصرار بر درخواست محاکمه مرتکبان نقض حقوق بشر تأکید دارد.
فرانسه در تلاش است تا از روابط تاریخی خود بهرهبرداری کند و "قدرت نرم" فرانسه (زبان، فرهنگ، آموزش) را برای تقویت نفوذ خود و حفظ حضور در شرق مدیترانه از طریق پروندههای سوری و لبنانی به کار گیرد.
چالشهای متعددی بر سر راه دیپلماسی فرانسه وجود دارد که در رأس آن شلوغی منطقهای و رقابت منافع آمریکا، روسیه، ترکیه و ایران و محدودیت توانایی در تحمیل سیاستها بر روی زمین و عدم وجود موضع واحدی از سوی اتحادیه اروپا در قبال سوریه قرار دارد.
پاریس به دیپلماسی نمادین متکی است، مانند حضور در مذاکرات بدون توان واقعی برای تحمیل راهحلها و ترکیب کانالهای رسمی و غیررسمی. همچنین به جغرافیای سیاسی و تقویت نقش فرانسه در شرق عربی توجه دارد.
پاریس ممکن است در بازگرداندن سوریه به صحنه دیپلماسی بینالمللی موفق شده باشد و کانالهای ارتباطی با تمام طرفها را حفظ کرده باشد، اما در واقعیت بر روی زمین به طور محدود به قدرت نرم متکی است در برابر نیروهایی که ابزارهای سخت دارند.
از این رو، توانایی آن در تقویت نفوذ خود از طریق موفقیت در احیای مذاکرات بین دمشق و "قسد" و میزان آمادگی قدرتهای بزرگ (به ویژه ایالات متحده) برای پذیرش میانجیگریاش خلاصه میشود.
علاوه بر این، توانایی ارائه مشوقهای ملموس به طرفهای سوری نیز وجود دارد.
فرانسه همچنان یک بازیگر ثانویه در مقایسه با قدرتهای بزرگ فعال در سوریه است، اما دیپلماسی انعطافپذیر آن فرصتی برای حفظ جای پایی در یکی از پیچیدهترین پروندهها در منطقه به آن میدهد.