اسرائیل در برابر انزوا: اعتراف دیرهنگام و تیرهای انتقاد به سوی نتانیاهو
September 15, 202532 بازدیدهازمان مطالعه: 3 دقیقه

اندازه فونت:
16
در یک اقدام نادر و با دلالتهای سیاسی عمیق، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، اعتراف کرد که جنگ غزه اسرائیل را به انزوا بینالمللی کشانده است و بر این باور است که راه شکستن آن در "سرمایهگذاری گسترده" در عملیاتهای تأثیرگذاری رسانهای و تبلیغاتی از طریق پلتفرمهای سنتی و دیجیتال نهفته است. با این حال، این اعتراف، هرچند دیرهنگام، درهای جدیدی را برای خوانشی جامعتر از افول تصویر اسرائیل در جهان و جدل سیاسی درونی درباره مسئولیت این بنبست میگشاید.
نتانیاهو، که سعی کرد "اقلیتهای اروپایی" و "کشورهای حامی اندیشه ضد صهیونیستی" مانند قطر را مسئول کاهش تصویر اسرائیل بداند، عمداً جوهر بحران را نادیده گرفت: جنگی ویرانگر که دهها هزار قربانی در غزه بر جای گذاشت و موجی از محکومیت بیسابقه را در غرب و شرق به راه انداخت. پارادوکس اینجاست که خود نخستوزیر، با اذعان به خطر تحریمهای اقتصادی و تحلیل بازارهای خارجی، درک میکند که آنچه اسرائیل با آن مواجه است تنها یک "کمپین تبلیغاتی" نیست، بلکه یک بحران ساختاری است که به اصول پروژه سیاسی و اقتصادیاش آسیب میزند.
اما خطرناکتر از این اعتراف، آنچه است که نتانیاهو درباره برنامههایش برای مقابله با بحران فاش کرد: تقویت انزوا خودخواسته، کاهش وابستگی به تجارت خارجی و سرمایهگذاری بیشتر در صنایع نظامی، که به معنای تثبیت منطق "دولت دژ"، جدا از محیط بینالمللیاش، و متکی به قدرت نظامی به عنوان ستون فقرات بقای خود است. این رویکرد نه تنها نگرانی از محاصره اقتصادی را منعکس میکند، بلکه همچنین انسداد افق سیاسی را نیز نشان میدهد، زیرا هیچ صحبتی درباره توافق یا بازنگری در مسیر جنگ وجود ندارد.
در مقابل، یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون، در انتقاد از نتانیاهو تردید نکرد و او را متهم به تخریب جایگاه اسرائیل و تبدیل آن به "دولت یکی از کشورهای در حال توسعه" کرد. لاپید، که سعی دارد جایگزینی سیاسی بر پایه ادغام دوباره در اقتصاد جهانی ترسیم کند، بر این باور است که آنچه در حال وقوع است نتیجه مستقیم "سیاست شکست و انزوا" است که نخستوزیر اتخاذ کرده است.
اما در سطح اقتصادی، شهادت هشتاد کارشناس اقتصادی تأیید کرد که هزینه اشغال مستقیم غزه اسرائیل را به سمت یک بحران مالی جدی سوق خواهد داد، به دلیل تلفات نظامی و تحریمهای اروپایی. این هشدار تنها به اقتصاد محدود نمیشود، بلکه همچنین به موقعیت جغرافیایی-سیاسی اسرائیل به عنوان یک متحد غربی قابل اعتماد نیز مربوط میشود، که به تدریج تحت فشار افکار عمومی بینالمللی تحلیل میرود.
تصویر کنونی اسرائیل را به عنوان موجودیتی نشان میدهد که با خطرناکترین چالش استراتژیک خود در دههها روبرو است: انزوا بینالمللی رو به افزایش، تقسیم داخلی شدید و اقتصادی که به سمت رکود پیش میرود. در حالی که نتانیاهو به "مقاومت تبلیغاتی" امید بسته است، رقبای او درک میکنند که درگیری واقعی دیگر در میدان رسانه نیست، بلکه در میدان مشروعیت سیاسی و اخلاقی است. و در این میدان، به نظر میرسد اسرائیل در نبرد تصویر و جایگاه با سرعتی فزاینده شکست میخورد.
اعتراف نتانیاهو به انزوا تنها یک لغزش زبانی سیاسی نیست، بلکه اعلام صریحی است درباره ورود اسرائیل به مرحله برملا شدن بینالمللی، جایی که دیگر تبلیغات قادر به پنهان کردن آثار ویرانگر جنگ غزه نیست. و بین منطق "دولت دژ" که نتانیاهو به آن پایبند است و دیدگاه "دولت باز" که لاپید از آن حمایت میکند، این سؤال باقی میماند: آیا اسرائیل میتواند حصار انزوا را بشکند یا اینکه به سمت انزوا استراتژیک بلندمدت با گامهای ثابت پیش میرود؟